یکی بود یکی نبود، اونکه بود تو بودی، اونکه تو قلب تو
نبود من بودم.
یکی داشت یکی نداشت،اونکه داشت تو بودی،اونکه جز
تو کسی رو نداشت من بودم.
یکی خواست یکی نخواست،اونکه خواست تو بودی،
اونکه نخواست از تو جدا شه من بودم.
یکی گفت یکی نگفت،اونکه گفت تو بودی،اونکه دوستت
دارم رو به هیچکسی جز تو نگفت من بودم.
گفتی که به احترام دل باران باش، باران شدم و به روی گل باریدم
گفتی که ببوس روی نیلوفر را،از عشق تو،گونه های او بوسیدم
گفتی که برای باغ دل پیچک باش، بر یاسمن نگاه تو پیچیدم
گفتی که برای لحظه ای دریا شو، دریا شدم و تو را به ساحل دیدم
گفتی که بیا و لحظه ای مجنون باش،مجنون شدم و ز دوریت نالیدم
گفتی که بیا و از وفایت بگذر،از لهجه ی بی وفاییت رنجیدم
گفتم که بهانه ات برایم کافیست،معنای لطیف عشق را فهمیدم